معنی گاز آلی دوکربنی
حل جدول
اتان
اتیلن
گاز دوکربنی آلی
اتان
اتیلن
گاز دوکربنی صنعتی و آلی
استیلن
گاز اشباع شده آلی دوکربنی
اتان
گاز آلی
اتان
از گاز های آلی
اتان
گاز آلی دو کربن
اتیلن
لغت نامه دهخدا
آلی. [لی ی] (ع ص نسبی) منسوب به آلت.
- جسم آلی، جسمی مرکب از آلات که هر یک را منصبی جدا باشد.
- عضو آلی، هر عضو که اسم کل بر جزو آن صدق نکند. مقابل عضو غیرآلی یا عضو مفرد.
- مرض آلی، بیماری که متوجه عضوی آلی باشد:قولنج مرض آلی است.
آلی. (حامص) سرخی. سرخی نیم رنگ.
آلی. [لا] (ع ص) گوسفند بزرگ دنبه. کبش دنبه ناک. || مرد بزرگ سرین.
واژه پیشنهادی
اتیلن
فرهنگ معین
سرخی.2- سرخی نیم رنگ. [خوانش: (ص نسب.)]
عربی به فارسی
دستگاه خودکار , خودکار , مربوط به ماشینهای خودکار , غیر ارادی , خودرو , مربوط به وسایل نقلیه خودرو , بسوی , سوی , بطرف , روبطرف , پیش , نزد , تا نسبت به , در , دربرابر , برحسب , مطابق , بنا بر , علا مت مصدر انگلیسی است
معادل ابجد
361